::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::

نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم


تعداد بازدید : 1437
نویسنده پیام
rana
آفلاین



ارسال‌ها: 2
عضویت: 23 /2 /1399
دانلود رمان سنگاش از ستاره شجاعی مهر

دانلود رمان سنگاش از ستاره شجاعی مهر
در این مطلب ، رمان سنگاش را آماده کردیم.برای دانلود رمان عاشقانه سنگاش از ستاره شجاعی مهر در ادامه مطلب همراه ما باشید.

بخشی از رمان شنگاش :چشمانت را به یاد دارم … آن دو گوی مشکی درشت با مژه های بلندی که وقتی پلک می زدی و لب هایت روی هم جمع می شد دل مامان و بابا را می بردی … خنده های از ته دلشان را روی نگاهت می پاشیدند و تو را عاشقانه در آغوش می گرفتند … بابا تو را با دست هایش بلند می کرد و توی هوا می پراند … می خندیدی و دوباره به آغوش دستان گرمش برمی گشتی … مامان چیکار می کرد؟ لازم نیست خیلی فکر کنممامان فریبا برایت برس صورتی رنگ گرفته بود … همان برسی که در پاساژ پشت ویترین یک اسباب بازی فروشی دیده بودی و لجش را گرفتی … نیازی به پا کوبیدنت نبود … هرچه می خواستی مامان فریبا فوری در اختیارت می گذاشت … تو را می نشاند روی پاهایش و موهای ل*خت مشکی ات را شانه می کرد و زیر گوشت شعر می خواند … آن هم به زبان کودکانه … هر وقت کنار مامان فریبا بودی من می توانستم خنده اش را ببینم … همان لبخندهایی که خوشگلش می کرد و اما از نگاه من دریغ می شد.همیشه به موهای لخ*ت بلندت حسودیم می شد … اخه تو که یادت نمیاد موهای من فرفری بود و قهوه ای … به زور برس هم صاف نمی شد … گاهی یواشکی می رفتم اتاق مامان و بابا … بعد از داخل کمد دیواری سشوار مامان فریبا را برمی داشتم تا …

جمعه 09 خرداد 1399 - 18:47
ارسال پیام نقل قول تشکر



تازه سازي پاسخ ها
پرش :
صفحه اصلی | انجمن | ورود | عضویت | خوراک | نقشه | تماس با ما | طراح

این قالب توسط سایت روزیکس طراحی شده است و هر گونه پاک کردن لینک طراح پیگرد قانونی دارد !